متن این یادداشت را در زیر میخوانید:
به نام خدا
به بهانه ۱۷ مرداد روز خبرنگار…
از واقعهای تو را خبر خواهم کرد
و آن را به دو حرف مختصرخواهم کرد
خبرنگاری واژه ایست خالی از ابهام. پشت نام خبرنگار اما مملو از مهارت، دانش، تعهد، دقت، صداقت و درست نویسی است. کشور ما یکی از معدود کشورها و شاید تنها کشوریست که علاوه بر روز جهانی خبرنگار، چنین روزی را در تقویم ملی هم دارد که به پاسداشت نام شهیدصارمی در تاریخ ما ثبت شد. اهالی رسانه رسالتی دارند که تنها با شوق آگاهی میتوانند نویدبخش انجام آن باشند و خبرنگار و قلمش در اوج این شوق است. اصولا هر شغلی که با افزایش آگاهی در ارتباط است شغل بزرگی است، اما به همین میزان صداقت و تعهد میطلبد. از این گفته باب شیفر روزنامهنگار گاردین که خبرنگاری بهترین راه برای خدمت به مردم و تاثیرگذاری روی جامعه است، به راحتی نمیتوان گذشت؛ چرا که خبرنگاران میتوانند مرزبانان آزادی، عدالت و حقوق
شهروندی باشند که همه ارکان اولیه توسعه را تشکیل میدهد. اینها همه شعار نیست، برنامه عمل است.
برنامهای که از گام ابتدایی تهیه خبر تا بررسی بازتاب آن اجرا میشود.
براستی که صحبت از رسالتهای خبرنگاری و روزنامهنگاری کار آسان و جذابی است. اما کاش به بهانه این روز، از دریچه چشمهای خبرنگاران هم اندکی به جهان و وقایعش بنگریم. چشمهایی که باز یا بسته بودنش در برابر پدیدهها میتواند سرنوشت متفاوتی برای جامعه و حتی تاریخ اجتماعی بسازد. سخت است همیشه بخواهی بالاتر از مسائل روزمره و درگیریهای شغلی و واقعیتهای ملموس، به آرمانهای شغلت بیندیشی و گامهایت را فراتر از مرزهای مادی برداری. روزی دوست خبرنگاری به بنده گفت من در حوزه تخصصیام هر روز یک خبر تهیه میکنم طوری که نه سیخ بسوزد نه جگر، مابقی را هم سردبیر میداند و مدیر مسئول؛ اتفاقا قلم خوبی
هم دارد و دغدغههای اجتماعی را میشناسد. اما مسیر تبدیل این دغدغهها به کنشهای عملی همانقدر طولانی است که مسیر تبدیل شعارها و وعدههای مسئولان به خبرنگاران تا عمل و همانقدر طولانی است که ادعای بیطرفی مدیران رسانهها تا واقعیت موجود.
اهالی رسانه میدانند، خبرنگاری به عنوان مهمترین، حساسترین و پویاترین کار روزنامه و خبرگزاری، نمیتواند چندان فراتر از ساختارها و چارچوبهای تعین بخش و نانوشته موجود متصور شود. قلم خبرنگار سنگینی خاصی دارد که حرکت در جهت آرمانهای روزنامهنگاری را دشوار میسازد، رهایی از این امر، مستلزم فضایی متفاوت و وضعیتی متفاوت از وضعیت کنونی است. مطالبات صنفی و حقوقی خبرنگاران مسالهایست که بواقع و بصورت عملی باید به آن پرداخته شود و از سطح مصاحبه و شعار و تبربک روز خبرنگار و کارتهای خالی از هدیه فراتر رود. مطالبات و تلاشهای اهالی رسانه در جهت احقاق حقوق و خواستههای روزنامهنگاران و خبرنگاران به تنهابی کافی نیست. برای تحقق جریان آزاد اطلاعات و گفتگوی واقعی یا به گفته هابرماس برای درمان بیتفاوتی و از خود بیگانگی مردم و آزادسازی عرصه رسانهها از نمایش و تصویرسازی، نخست باید به زیرساختها و مطالبات مادی روزنامهنگاران به جد پرداخته شود نه اینکه تنها روزی را به این نام ثبت کنیم و شاهد شادباش و تقدیر زبانی مسولان باشیم. یادمان باشد خبرگزاریها و روزنامهها بدون حضور مدیر شاید بقا یابد اما بدون خبرنگار هرگز.
روزتان گرامی و قلمهایتان در مسیر اندیشههای سبز
انتهای پیام