پنج شنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۷:۲۹
سرویس: مقالات
 |  27/ خرداد/ 1397 - 10:58
  |   نظرات: بدون نظر
53 بازدید بازدید

دو دهه اصلاح طلبی؛ تهدید یا فرصت


به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، فعالیت موسمی و سیاسی فصلی، آسیبی است که به باور ناظران ، نظام سیاسی ایران همواره با آن دست و پنجه نرم کرده است.
در آسیب شناسی این نوع سیاست ورزی بیش و پیش از آنکه تداوم وپیوستگی مشهود باشد، انقطاع فراوان دیده می شود. امر سیاسی در ایران نه از سوی احزاب که در بطن جریان های سیاسی صورت می گیرد و این چهره ها و شخصیت ها هستند که به جای سیستم و حزب فعالیت سیاسی کرده و تصمیم گیر هستند.
پرداختن به سیاست از سوی جناح ها در خوشبینانه ترین حالت منحصر و مختصر در ایام انتخابات است و چنین فعالیت موسمی و دلخواهی در سیاست با توجه به اینکه این عرصه تداومی پررنگ در تمام لحظات و ابعاد زندگی دارد می تواند مردم را نسبت به این جریان های سیاسی ناامید کند.
درک این واقعیت از سوی شخصیت های تاثیرگذار دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب در برهه کنونی ضرورتی غیرقابل انکار به نظر می رسد، به ویژه آنکه مردم با وجود دغدغه های معیشتی و مشکلات اقتصادی نسبت به دهه های گذشته از این جریان ها انتظار بیشتری برای تاثیرگذاری دارند. هر دو جناح برای ادامه حیات در چرخه اعتماد مردم و تاثیرگذاری در جامعه با تهدیدها و فرصت هایی روبرو هستند. هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان در پی مقابله با آن تهدیدها و بهره برداری از این فرصت ها در تکاپو هستند، اصلاح طلبان شاید به سبب اعتماد بیشتر مردم طی یک دهه گذشته به گفتمان آن ها بیشتر در مسیر اصلاح نواقص و جبران کاستی ها تلاش می کنند.
با گذشت دو دهه از عمر سیاسی اصلاح طلبان در عرصه سیاست ایران، ضرورت اصلاحات بنیادین اصلاحات در قالب های مختلفی مورد توجه قرار گرفته است. بتازگی جمعی از جوانان این جریان سیاسی در نامه ای به رییس دولت اصلاحات به آسیب شناسی عملکرد و کارنامه اصلاحات و راهکارهای رفع نواقص و چالش ها پرداختند.
اصلاح اصلاحات را می توان نخستین فصل از کتاب فرصت ها و تهدیدهای موجود برای این جناح توصیف کرد. این میل شدید به تغییر بر پایه نامه نوشته شده در شورای عالی سیاست گذاری اصلاحات می تواند از یک سو بازبینی کارنامه ای بیست ساله و آشکار شدن کاستی ها را در پی داشته باشد و از سوی دیگر اعتماد بدنه اصلاحات و عموم مردم به این جریان سیاسی را با دشواری هایی روبرو کند. تاختن بر عملکرد به بهانه اصلاح آن می تواند مصلحان را ناامید تر هم کند.
بسیاری از فعالان سیاسی نزدیک به اصلاحات مهمترین تهدید حال حاضر جریان اصلاحات را عدم تعریف شفاف، منطقی و مطابق با واقعیات کنونی جامعه می دانند. گرچه اصلاحات از خرداد سال ۹۶ با تکیه بر شعار توسعه سیاسی و گسترش آزادی های مدنی به عرصه سیاست و اجتماع راه یافت و محبوب شد اما طی این سال ها، تلاش ایده پردازان اصلاح طلب برای ارائه ملموس و محسوس از این مفاهیم راه به جایی نبرده است.
از نکات برجسته این نامه که به امضای صد نفر اصلاح طلب رسیده، حضور نام ها و چهره هایی است که متعلق به نسل دوم اصلاحات هستند، اسامی که شاید بعضی از آن ها در عرصه سیاست چندان شناخته شده نیستند.
واقعیت این است که جریان اصلاحات در ایران جوان امروز طرفداران بسیاری در بدنه و جامعه دارد. ظرفیتی که می توان از یک سو آن را تداوم بخش حیات و تفکر اصلاح طلبان در کشور دانست و آن را یکی از عوامل قوام و دوام این جریان برشمرد اما از دیگر سو کم تجربگی این جوانان و عدم نزدیکی آن ها به قدرت و درک الزامات سیاست ورزی در سطح نخست قدرت تهدیدی در روند حضور و تاثیرگذاری اصلاح طلبان در جامعه به شمار می آید . موضوعی که نسل اول این جناح بسیار از آن واهمه دارند اما به جبر زمان باید تن به چنین تغییری دهند و شاید تنها راه کاهش هزینه این دگردیسی، آموزش نسل دوم باشد. شورای عالی اصلاحات نهادی است که در بحبوبه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و به منظور بازگرداندن مسالمت آمیز اصلاحات به عرصه سیاست ورزی در ایران تشکل شد و اکنون عملکرد این نهاد مورد انتقاد بسیاری است. این شورا در سه دوره انتخابات پنج سال گذشته هرچند توانست اصلاحات و گفتمان نزدیک به آن را به صورت نسبی در قوه مجریه و مقننه حاکم کند.
پیروزی قاطع اصلاحات و اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، انتخابات مجلس سال ۹۴ و انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا در سال ۹۶، موفقیت هایی است که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات آن ها را ساماندهی کرده است، اکنون اما به فهرست بندی های رابطه ای و نه ضابطه ای، محافظه کاری و دوری از اصالت های اصلاحات، تکنوکراتی محض و هرج و مرج گفتمانی در آن متهم می شود. اصلاح این ساختار گرچه خواست بسیاری از اصلاح طلبان است اما برخی دیگر نیز این شورا را فصل الخطاب اختلافات و راهنمای سیاست ورزی می دانند و انتقادها را پذیرا نیستند.
از همین رو سازو کار و عملکرد این شورا گرچه به عنوان ظرفیت یا فرصتی برای اصلاحات تعریف می شد اما اکنون می تواند به تهدیدی برای اتحاد این جریان تبدیل شود.
از دیگر سو نمی توان گشایش های سیاسی رخ داده برای اصلاح طلبان طی چند سال گذشته را نادیده گرفت. حضور گفتمان اعتدال که نزدیکترین تفکر به اصلاحات است، در قوه مجریه و نیز حضور نسبی تفکر اصلاحات در قوه مقننه فرصتی است که اصلاحات به آن دست یافته است.
قُربت به قدرت مستقر و حاکم توانسته است تا حدودی غم فُرقت چند ساله از سطح نخست سیاست ورزی را از چهره اصلاحات بزداید هرچند که برخی از آن ها به این حد از نزدیکی پس از آن همه دوری راضی و قانع نیستند.
اصلاحات پس از یک دهه دوری از قدرت تلاش کردند به یکدستی گفتمانی در سطح نخست قدرت دست یابند، تکاپو برای رای به یک فهرست مشخص یا نامزدی خاص در همین راستا شکل گرفت اما این یکدست طلبی اکنون در مجلس و یا شورای شهر تهران به چالشی برای این جریان بدل شده است. اصلاح طلبان اکنون با فهرستی از پیمان شکنان فهرست مورد حمایت خود روبرو هستند و نیز با گروهی که عملکردی خلاف جهت اصلاحات دارند. این دو را شاید بتوان از تهدیدهایی دانست که اعتماد عمومی به اصلاح طلبان را نشانه رفته است.

از : لیلا واحدی
**پژوهش**۹۴۰۲** ۱۶۰۱**

انتهای پیام /*



لینک منبع


این مطلب را به اشتراک بگذارید sms whatsapp

آمار بازدید:

بازدید امروز: 462 بازدید

بازدید دیروز: 823 بازدید

بازدید کل : 1619866 بازدید

افراد آنلاین: 2 نفر